سؤال مقدماتی این است که منظور از مرحله دوم چیست؟ آیا اصولاً قرار است طرح هدفمندی یارانهها مراحل مختلفی داشته باشد؟ ویژگی متمایزکننده مراحل مختلف چیست؟ اگر منظور این است که چون قیمت جهانی نفت تغییر کرده، پس باید در میزان درآمد حاصل از طرح هدفمندی تجدید نظر کرد، در اینصورت میتوان گفت که قیمت جهانی نفت تقریباً همه روزه تغییر میکند و اگر قرار است اصلاحاتی انجام شود بایستی همواره آثار تغییرات قیمت جهانی نفت را در آن لحاظ کنیم؛ حتی اگر مواجه با کاهش قیمت شده باشیم!
اگر منظور این است که آزادسازی اقتصادی در بخش انرژی مراحل مختلف دارد، یک مرحله آن انجام شده و درصدی از شکاف قیمت قبلی و قیمت جهانی طی شده و قرار است بقیه نیز به مرور طی شود، در اینصورت بایستی برنامه کامل آزادسازی بهصورت مشخص بیان کند که در هر مرحله چند درصد شکاف قیمتی پرخواهد شد؟ نکته بعدی که در مورد مرحله اول طرح هدفمندی قابل طرح است این است که بنابر شواهد مختلف دولت در اجرای طرح هدفمندی مواجه با کسری بودجه شده و از منابع دیگری غیراز منابع طرح نیز استفاده شده است.
بهطور مثال گرفتن تنخواه از بانک مرکزی که تقریباً حالت بدهی دائمی پیدا کرده، بدهی به دستگاههای اجرایی مثل وزارت نیرو و نفت، اختصاص بخشی از درآمد مالیاتی بهعنوان درآمد طرح هدفمندی، همگی شواهدی است که نشان میدهد دولت برای اجرای مرحله اول طرح هدفمندی یارانهها دچار کسری منابع شده است. این در حالی است که دولت تاکنون تعهدات قانونی خود را نیز نسبت به بخش تولید نادیده گرفته و اگر قرار بود این تعهدات انجام شود، قاعدتاً میزان کسری بهمراتب نسبت به وضعیت کنونی افزایش مییافت.
جالب اینجاست نخستین باری که من اصطلاح فاز دوم طرح هدفمندی را شنیدم، خیال کردم که دولت میخواهد در مرحله دوم تعهدات انجامنشده خود را نسبت به بخش تولید عملی کند، ولی بعداً مشخص شد دولت میخواهد کماکان همان رویه مرحله اول را ادامه دهد؛ یعنی اجرای یکطرفه طرح هدفمندی بدون توجه به بخش تولید. اگر توجه داشته باشیم که نسبتهای قانونی تعیین شده 50-30-20 درصد در مورد نحوه توزیع منابع طرح هدفمندی یارانهها بهصورت سلیقهای نبوده و دارای مبانی کارشناسی است، در اینصورت لازمه اجرای هر مرحله از طرح، انجام تمام و کمال همه ابعاد آن است و نه انتخاب گزینشی!
مهمترین سؤالی که در مورد اجرای مرحله دوم مطرح میشود این است که دولت منابع مالی طرح را چگونه تامین میکند؟ و آیا در مرحله دوم کسری بودجه مهار میشود یا بیشتر میشود؟ یک راه اجرای مرحله دوم این است که قیمت حاملهای انرژی مثل بنزین، گازوئیل، گاز و برق یا حتی آب افزایش یابد. البته باید توجه داشت که وقتی قیمت نهادههای تولیدی مثل حاملهای انرژی بالا میرود، روشن است که هزینه تمام شده محصول نیز افزایش مییابد. آیا دولت میخواهد در مرحله دوم از افزایش قیمت محصول جلوگیری کند؟ در اینصورت همانطوریکه تجربه مرحله اول نشان داد این کار عملی نخواهد بود، اما اگر قرار است دولت اجازه دهد دوره جدیدی از افزایش قیمتها شکل بگیرد، پس هدف دولت از این اقدام مرحله دوم چیست؟ از یک طرف تورم بالا میرود و از طرف دیگر پرداختی نقدی برای بخشی از دریافتکنندگان مرحله اول افزایش مییابد!
باید توجه داشت که هماکنون وضعیت تولید رضایتبخش نیست و فشار بیشتر بر تولیدکننده ممکن است وضعیت را شکننده کند. آیا دولت فکر میکند با دادن مجوز افزایش قیمت محصول به تولید، مشکلات تولیدکنندگان را حل کرده است؟ مشکل تولید در اقتصاد ایران این بوده که براساس تکنولوژی انرژی ارزانقیمت شکل گرفته بود و حالا که قیمت انرژی افزایش پیدا کرده بایستی تکنولوژی قبلی نیز ارتقا پیدا کند تا با مصرف همان انرژی قبلی، میزان تولید هم افزایش پیدا کند. با این استدلال تولیدکننده میتواند با افزایش میزان تولید جبران افزایش قیمت حاملهای انرژی را بنماید. آیا فکر نمیکنید بدون سرمایهگذاری جدید برای افزایش بهرهوری رقابتپذیری تولیدات صنعتی ما یکبار دیگر تضعیف خواهد شد؟
سؤال دیگری که در مرحله دوم طرح هدفمندی مطرح است این است که منطق حذف عدهای از مشمولین مرحله اول برای استفاده از یارانه نقدی مرحله دوم چه بوده است؟ تعدادی که در مرحله دوم حذف شدهاند چند درصد مشمولین مرحله اول هستند؟ شناسایی مشمولین مرحله دوم براساس چه عواملی صورت گرفته است؟ واجدین شرایط مرحله دوم اصولاً باید درآمدشان از چقدر بیشتر نباشد؟
باید توجه داشت که تاکنون استدلالی که دولت برای اجرای طرح هدفمندی ارائه میکرده این بوده که چون در گذشته یارانهها بیشتر در اختیار پولداران قرار میگرفته و کسانی که ماشین سواری بیشتری داشتهاند، توانستهاند سهم بیشتری از یارانه سوخت ببرند، لذا با نقدیکردن یارانهها به آن روستاییای هم که خودرو ندارد یارانه تعلق میگیرد و سپس نتیجه گرفته میشود که طرح هدفمندی بهتر از روش قبلی توزیع یارانههاست، زیرا عدالت را برقرار میکند و همه به تساوی از آن برخوردار میشوند! آیا هماکنون این استدلال کنار گذاشته شده و قرار است به عدهای پول بیشتری داده شود؟!
اگر توزیع نامساوی یارانه سوخت قبل از طرح هدفمندی اشکال داشته، الان دیگر در مرحله دوم توزیع نامساوی یارانهها اشکالی ندارد؟! بهنظر میرسد باید پول نفت را جزو انفال بهحساب آوریم و انفال را هم جزئی از بیتالمال بدانیم. احادیث و روایتهایی هم که از چگونگی توزیع بیتالمال شنیدهایم از جمله خطبههای نهجالبلاغه همگی حاکی از توزیع مساوی بیتالمال بین مردم بوده! معلوم نیست با این همه سؤالات چرا دولت اصرار بر اجرای مرحله دوم طرح هدفمندی دارد؟ خوب است دولت با توضیحاتی مردم را روشن کند.